دیکشنری
داستان آبیدیک
نیروسنج شش مؤلفه ای
english
1
general
::
six - component balance
فرهنگستان
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
نیجریه
نیچه
نیران
نیرنگ
نیرنگ باز
نیرنگ زدن
نیرو
نیرو بخشی
نیرو بخشیدن
نیرو بر
نیرو دادن
نیروبخش
نیروبخشی
نیروسنج
نیروسنج تک فنره
نیروسنج شش مؤلفه ای
نیروسنج غلتش
نیروسنج فنرضربدری
نیروگاه
نیروگاه ترکیبی دودکش خورشیدی – گاز
نیروگاه حرارتی خورشیدی
نیروگاه زباله سوزی
نیروگاه سیکل ترکیبی
نیروگاه مجازی
نیروگاه هسته ای
نیروگذاری در خود
نیرومند
نیرومند ساختن
نیرومند شدن
نیرومند کردن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید